۱۳۹۴ مرداد ۷, چهارشنبه

روبه خامنه اي بايد گفت:خميني يكسال دوام آورد خودت بگو تا كي؟

عمليات فروغ و جاري كردن زهربه حلقوم خميني

خميني با آن كبكبه اش بعد از خوردن زهر يك سال دوام آوردحال بايد ديد بازماندگانش چقدرسك جان هستند و تا كجا در برابر زهرمقاومت ميكنند.حال و روزخميني را در اظهارات يكي ازنزديكانش خوب ميشود فهميد و نيازبه توضيح بيشترندارد.
آخوند عبدالله نوری، که از نزدیکترین افراد به خمینی بوده و از جمله کسانی است که جواز ورود به «اندرونی» آقا را داشته در یک سخنرانی حالت دجال بزرگ قرن را بعد از پذیرش آتش‌بس چنین توصیف کرده است:«یک پیرزنی آنجا بود به‌نام فاطمه که خدمتکار اتاق امام بود، ایشان آمد گفت: حاج ‌احمد ‌آقا، آقا دارند گریه می‌کنند، گفتم آقا؟! گفت بله. کسی گریه آقا را ندیده بود که، اجازه نمی‌داد کسی گریه‌اش را ببیند، حالا چطوری فاطمه فهمیده؟! من بلند شدم رفتم داخل اتاق دیدم آقا پشت به‌در، رو به‌دیوار، نشسته و شانه‌هایش (از گریه) تکان می‌خورد، رفتم شروع کردم با طاقچه ور‌رفتن که آقا صندلیش را برگرداند و گریه نکند، دیدم نه، توی حال خودش است. وقتی نشد رفتم علی کوچولو را که خیلی دوست داشت، بیاورم. علی که آمد آقا صندلی را برگرداند، ولی باز هم گریه می‌کرد. علی که کارساز نشد که امام آرام بگیرند چون خیلی برای والده احترام قائل بود، احمد حاج‌خانم را آورد، امام گفت: احمد این چه کارهایی است که می‌کنی؟ دلم درد می‌کند می‌خواهم گریه کنم، این‌که راه علاجی جز اشک ندارد، تو یا مادرت را می‌آوری یا علی را می‌آوری، دیگر بعد از اینها چه کسی را می‌خواهی بیاوری؟ برو سراغ کارت رهایم کن به‌حال خودم» . قرض از آوردن اين خاطره اين بود كه بايد ازخامنه اي بپرسيم بعد از خوردن زهرخودت بگو كه چه كسي را بايد بالاي سرت بياورند تا كمتر جان بكني و زودتر تمام كني؟ ولي ديگر نبايد توهم مثل آن گوربگور بگويي دلت درد ميكند و بايد يكه بهانه ديگربتراشي كه تكراري نباشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر