۱۳۹۳ اسفند ۶, چهارشنبه

تيغي بر گلوي عاطفه (قسمت دوم) ـ محمود رويايي



لاجوردي به خانواده ها ميگفت اينها عاطفه ندارند، احساس ندارند، بيمارند، از پدر و مادر و از زندگي بيزارند. يا قيدشان را بزنيد و يا با چنگ در قلب و روحشان بيدارشان كنيد. بله! همين لاجوردي كه پدر و مادر زنداني را تا آستانة مرگ شكنجه ميكرد تا ردي و نشاني از فرزندش دربياورد و به خواهرانمان بيحرمتي ميكرد و....ادامه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر