 |
| گردابي كه همه حاكميت را خواهد بلعيد |
امروز هم در جامعه ایران به‌دلیل بحرانهایی که دیکتاتور حاکم با آن مواجه هست و البته خود به‌وجود آورنده تمامی آنهاست، با یک شرایط متحول روبه‌رو هستیم. به‌طور مثال از سال گذشته تا امروز تغییرات بسیاری به‌لحاظ سیاسی به‌وجود آمده است. رژیم در بحران اتمی دست و پا می‌زند و در بن‌بست آن به‌سر می‌برد. نه راه پس دارد نه راه پیش. از یک طرف یک قدم به سمت خوردن جام زهر اتمی می‌رود و از طرف دیگر، ولی‌فقیه ورشکسته رژیم به صحنه آمده و خودش همان حرفها را پس می‌گیرد. یعنی یک قدم به پیش و دو قدم به پس.
این وضعیت خودش نشان‌دهنده این هست که رژیم در درون بحرانی است که هیچ موقعیتی را نمی‌تواند درست وارد و درست از آن خارج شود.واقعیت این هست که جامعه بين الملل هم به نقش رژیم در بحرانهایی که در منطقه به‌وجود آورده واقف شده است و کشورهای منطقه هم در مقابلش می‌ایستند و به تاخت و تازهای جنون‌آمیز این رژیم دهنه و افسار می‌زنند.
در این شرایط موضع‌گیریها و حرفهای مختلفی بیان می‌شود. یکی موضعگیری و حرف مقاومت ایران هست. یکی موضعگیری و حرف کشورهای دیگر. اکنون حتی خلقهای مختلف در مقابل این تاخت و تازها و این جنایات رژیم معترض هستند و حرف خودشان را دارند. مردم سوریه حرف دارند. آنها می‌گویند در مقابل کشتار سیصد هزار نفر و آواره شدن بیش از ده تا دوازده میلیون نفر مردم سوریه، رژیم آخوندی نقش درجه اول را در کنار بشار اسد داشته است. اين حرف مردم ايران و خلقهاي منطقه است وپايان عمرسراپا غرق در بحران حاكميت ننگين آخوندي در ايران و منطقه فرا رسيده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر